بسمک یا مالک

************

محبوب من در کتاب خویش فرمود:

{ کُلُّ نفسٍ بما کَسَبَت رَهینَةٌ }

هر نفسی، دربند و گرفتار آن چیزی است ک ب دست می آورد.

" رَهین " بر وزن " فَعیل " اسم فاعل است. مفهوم پایداری و ثبات و برقراری و دوام را می دهد. ب گونه ای رسوخ کرده در منافذ ک ب سختی می شود جدا کرد.

هر نفسی در گرو مکسوبات خویش است.

چه کسب کرده؟

در طول عمر خویش چه چیزی کاسبی کرده؟ مگر نه اینکه دنیا مَتجَر است. محل تجارت ک محبوب ازلی خود فرمود:

{ إنّ الله اشتری. }

{ اولئک الذین اشتروا }

همه جا سخن از شراء است و بیع است و معامله و تجارت و ربح و نفع و

خب؟

نفس ها درگیر چه هستند؟ رهین چه چیزی هستند؟

آن قیود و بندهایی ک انسانها را دربند کرده چیست؟

هر کسی ب نوعی، هرکسی ب شکلی، هرکسی ب طریقی گرفتار است.

همه قید؛ همه بند؛ همه حد؛ 

محبوب من

و تو قاهرانه و مقتدرانه بر عرش اعلای رحمانیت خویش استیلا یافته و این بندگان و مکسوباتشان را می نگری. می نگری بندها و قیود و غل و زنجیرهای بندگان خویش را.

یکی در بند زن است و یکی در بند شوهر. یکی در بند فرزند است و یکی در بند مال؛ یکی در بند جاه است و یکی در بند مقام؛ یکی در بند علم است و یکی در بند جهل همه در بند نفس خویش اند.

نگار من

طوبی در بند چیست؟

طوبی را در بند چه محصور گشته است؟

طوبی رهین چیست؟

و اینجا نگفته ای ک تو دربند کرده ای؛ هر نفسی خودش در بند است. خودش خودش را حبس و محدود و در قید و بند کرده. هر نفسی خودش ب دست و پا و قلب و فکر و مغز و اندیشه و کشف و شهودش غل و زنجیر زده.

خودمانیم عامل اعمالمان.

و خدای رحمان خودش بر ما رحم کند ک اینهمه قید و بند داریم و دست و پاهایمان بسته است و آرزوی عروج و تعالی و رشد و کمال داریم!!!


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها